سرنوشت

سرنوشت کار خودش را می کند و ما ابزار ناآگاه او هستیم. آنچه را ما حادثه، تصادف، شانس، اتفاق، پیشامد، تصمیم، انتخاب، عکس العمل، مخالفت، موافقت، مانع، مایل، مساعد، نامساعد و … می خوانیم همه حقایقی هستند که چون نمی شناسیم و نمی فهمیم به این اسامی نامفهوم آنها را می نامیم …

یک حادثه، طرحی آگاهانه و دقیق و بسیار حساب شده و پیش بینی شده ای است که از مدت ها قبل شاید از آغاز حیات، از نخستین روز خلقت، همان دستی که همه چیز کار دست اوست و معماری که همه چیز را او ساخته، آن طرح را ریخته و پرداخته و میلیارد میلیاردها عوامل و احتمالات و وقایع را طوری تنظیم کرده که این دو سوار در یک قرن متولد شوند و در یک نسل و در یک نژاد و در یک ملیت و در یک شهر و در یک مسیر قرار گیرند و به یک نقطه مشترک برسند! آنگاه با هم در ساعت و روز و سال معینی تصادف کنند، حادثه ای بوجود آید و یا عشقی …

“دکتر شریعتی”

  1. leila Says:

    گفتند : ستاره را نمی‌توان چيد

    و آنانکه باور کردند

    برای چيدن ستاره

    حتی

    دستی دراز نکردند.

    اما باور کن

    که من به سوی زيباترين و دورترين ستاره

    دست درازکردم

    و هرچند دستانم تهی ماند

    اما چشمانم لبريز ستاره شد!

    ستاره‌های درونت را

    در شب چشمانت رها ساز

    و باور کن

    عشق را هدفی نيست

    آنچنان که به دست آيد

    در آغوش جای گيرد

    و يا در آيينه چشمانت به تصوير نشيند

    باور کن که

    عشق

    خود همه چيز است

  2. Hamidreza Says:

    قومي به جدّ و جهد نهادند وصل دوست
    قومي دگر حواله به تـقـديـر مي‌كنند
    (حافظ)

    شما جزو كدومي؟

    ———————————————
    سهیل: شاید هر دو!

  3. parisa Says:

    salam dooste azizam omidvaram ke moafagh bashi matalebet ziba bood

Sohail’s Star - Comet , Written By Sohail M , Powered By Hamidreza S