گریز

ماه را در وسعتی از بی کران می نگرم
چشم از آشوب دل طغیان می کند
باز از خود می رمم!
و حالا، پس از سال ها؛
ماندنم را گریزیست
در هجوم نا امیدی ….

پ.ن: خستگی تمومی نداره!

  1. fereshteh Says:

    خلي از بس :-(

Sohail’s Star - Comet , Written By Sohail M , Powered By Hamidreza S